- لام کشیدن(سَرْ، رَ / رِ دَ)
کشیدن خطی بصورت لام از سپند سوخته و جز آن بر پیشانی اطفال و جز او دفع چشم زخم یا قبول نزد خلق را. کشیدن عنبر و مشک و سپند سوخته و نیل و لاجورد بجهت دفع چشم زخم بر چهرۀاطفال. (غیاث). رجوع به لام و لامچه شود:
سخنت چون الف ندارد هیچ
چه کشی از پی قبولش لام.
انوری.
روت بس زیباست لامی هم بکش
ضحکه باشد لام بر روی حبش.
مولوی
سخنت چون الف ندارد هیچ
چه کشی از پی قبولش لام.
انوری.
روت بس زیباست لامی هم بکش
ضحکه باشد لام بر روی حبش.
مولوی
